Assassin’s Creed: Syndicate با وعدههای پر سر و صدای یوبیسافت مبنی بر پیشرفت و بازگشت به ریشهها معرفی شد و حالا پس از گذشت چند ماه، شاهد انتشار این نسخه از سری محبوب Assassin’s Creed هستیم. خیلی زود فهمیدیم که ساخت بازی را برخلاف نسخههای قبلی، استودیویی به غیر از مونترال بر عهده دارد. آن هم نه یک استودیو، بلکه جمعی از استودیوهای یوبیسافت با مرکزیت استودیوی کبک مشغول ساخت این بازی شدند.
شاید بسیاری با این امید سراغ بازی رفتهاند که به دلیل وارد شدن داستان به دورهی ویکتوریایی انتظار یک جهش اساسی از آن چه در حوزهی داستان و چه در نوع و شکل گیمپلی را داشتند.
ولی متاسفانه داستان بازی آن طوری نیست که انتظارش را دارید. در بسیاری از موارد داستان شاید کمترین نقش را در بازی دارد و به خوبی خوب روایت نمی شود و بیشتر پتانسیلش هم در همین میان از بین میرود.
سندیکا دارای دو شخصیت قابل بازی است که جیکوب و ایوی( Evie) نام دارند و دوقلو هستند. خوشبختانه شخصیت هردوی این خواهر و برادر پردازش خوبی دارد که به گیمپلی و نوع قابلیتهای هریک سرایت کرده است. داستان از شهر Crawley شروع میشود، شهری که تمپلار ها اختیار کامل اوضاع را در آن به دست گرفتهاند و کاری از اساسینها ساخته نیست.

به همین دلیل این دوقلو تصمیم میگیرند تا راه پدرشان را پیش بگیرند وبه لندن بروند. اما بشنویم از لندن که قلب صنعتی اروپا شده است؛ عدهایی اشراف زاده شدهاند و سرمایه ی فراوان دارند و عده ایی هم از فقر و بیچارگی به کار اجباری در کار خانههای کثیف روی آورده اند. با اینکه داستان به واسطهی تعریف محیطی و اتمسفر پتانسیل خیلی خوبی برای روایت قصهای جدید و نو را دارد ولی زمانی که در جو بازی قرار میگیرید میبینید که داستان اصلا آنگونه که انتظار دارید پیش نمی رود و خوب روایت نمی شود. مهم ترین اشکالی که به داستان وارد است نپرداختن به اهداف و راه پدر دوقلو هاست.
شاید اگر از قبل میدانستیم که این دو دارند در چه راهی قدم میگذارند درک داستان برایمان بسیار بهتر و آسان تر بود. اگر بخواهم برایتان واضح تر توضیح دهم میتوانم بگویم که داستان بازی بسیار خوب شروع میشود سپس در اواسط بازی به شکل عجیبی افت میکند و در اواخر بازی دوباره کمی جان میگیرد. شخصیت پردازی شخصیتها بسیار خوب انجام شده به طوری که در همان اوایل بازی اخلاق و رفتار آنها به طور کامل دستتان می آید و به راحتی میتوانید با آن ها ارتباط برقرار کنید.
دورهای که از آن باید به عنوان سالهای اوج انقلاب صنعتی یاد کرد. ویکتوریا ۶۴ سال بر انگلستان سلطنت کرد و در این مدت نه تنها انقلاب صنعتی، بلکه تاثیرات فرهنگی بسیاری در زندگی مردم به وجود آمد. جامعهی انگلستان در آن روزها پر از هرج و مرج بود و لندن جو آرام و سالمی نداشت. بحث مربوط به کودکان کار، شاید یکی از نمونههای جدی برای نشان دادن حال و هوای سنگین آن روزهای لندن باشد. طبق قوانینی که در اواسط قرن نوزدهم میلادی وضع شد، کودکان زیر ۹ سال نباید به کار گرفته میشدند .
بسیاری از وقایع آن سالها در داستان چند ساعتهی بازی گنجانده شده تا بازیکن در کنار انجام ماموریتها و جلو رفتن در داستان، کمی هم در تاریخ گشت و گذار کند و حتی با چند شخصیت مهم تاریخی ملاقات کند. حتی سعی شده تا جیکوب و ایوی در بعضی از مسائل جامعه دخیل شوند تا بازیکن در به ثمر نشستن بسیاری از اصلاحات و تغییرات به وجود آمده در جامعهی انگلستان دخیل شود.
شما در مراحل فرعی علاوه بر مبارزه با باندهای خلافکاری، باید به داد کودکان مشغول به کار برسید و آنها را نجات دهید. بازی طوری روایت میشود که حس میکنید دو شخصیت اصلی بازی نقش بسیار زیادی در تاریخ انگلستان داشتهاند و اکنون نام آنها از تمامی کتابهای تاریخی حذف شده است! شاید این تنها راه برای به تصویر کشیدن تاریخ در سری AC باشد که البته به خوبی جواب داده و مورد استقبال قرار گرفته است.
شاید به همین دلیل باشد که در ابتدا با ایوی ارتباط بهتری برقرار کردیم. شاید هم نحوهی مبارزهی او در همان ابتدا باعث شده تا چنین جذابیت بالایی در این شخصیت ببینیم. در هر صورت این تفاوتها مدام کمرنگتر میشوند. در بین شخصیتهای دیگر داستان میتوان به کرفورد استریک نام برد. شخصیتی آرام، خونسرد و نسبتا پیچیده که اصلیترین دشمن شما در بازی خواهد بود. روند داستان بازی، شما را آرام آرام به او نزدیک میکند.
اما متاسفانه پایان بازی اصلا رضایت ما را جلب نکرد. نه تنها خبری از یک پایان باشکوهتر نبود، بلکه همه چیز ساده و کلیشهای به پایان رسید. حتی مبارزه پایانی هم چنگی به دل نمیزد. شاید بتوان پایان Sequenceهای ما قبل پایانی را بهتر و باکیفیتتر ارزیابی کرد. در مورد بخش داستانی مربوط به آینده نیز اصلا انتظار خاصی نداشته باشید! چرا که این بخش کوتاه است و جذابیت کافی را ندارد و از طرفی به صورت از پیش رندر شده و در قالب چند ویدیو روایت میشود.
در نگاه اول باید گفت که گیم پلی سندیکا نسبت به دو-سه نسخه ی قبلی خیلی بهتر شده و اگر هنوز از حرکاتی نظیر بالا رفتن از در و دیوار یا پریدن روی سر دشمنان خسته نشده باشد، هنوز احتمال زیادی وجود دارد که از تمام این کارها لذت ببرید. گیم پلی بازی خوش بختانه تا حدی روان تر از قبل شده و این بار می توان با سرعت بیش تر و به طرق گوناگون در محیط بسیار بزرگ بازی جا به جا شد.
علاوه بر این که کاراکترهای اصلی سرعتی بسیار زیاد (و بعضا غیرمنطقی) در بالا رفتن از دیوار دارند، به لطف آیتم های جدیدی چون زیپ لاین، می توان به سرعت میان دو ساختمان طنابی متصل کرد و از میان آن ها جا به جا شد.در همین حال، خیابان های لندن هم به صورت عریض و طویل طراحی شده اند تا بتوانید به راحتی و با استفاده از وسیله ی نقلیه ی کالسکه، در شهر جولان دهید..
اضافه شدن کالسکه تغییری نسبتا بزرگ و مثبت در گیم پلی به وجود آورده و چرخیدن با این کالسکه ها در شهر یا مبارزه روی آن ها و هنگام حرکت، گیم پلی را از خسته کنندگی بیش از حد نجات داده است. البته متاسفانه سازندگان ظاهرا به خوبی از پتانسیل های ایده ی جدیدشان باخبر نبوده اند و تنها در موارد معدودی از آن استفاده می شود؛ در حالی که به شخصه می توانستم زمان بیش تری را با استفاده از کالسکه سپری کنم.